عمومی

چرا عاشق میشویم؟

وقتی که پای عشق به میان بیاد لحظه ها دیگه مثل قبل نیستن، خواب و خوراک عاشق با فرد معمولی به طور کاملً متفاوت وه انگار در عالمی دیگه زندگی میکنه!

به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمون؛ هممون دوست داشتن رو تجربه کردیم. والدین، داداش و آبجی، دوستان و حتی حیوانات خانگیمون رو دوست داشته ایم. اما دوست داشتن عاشقانه کمی فرق داره. عشق حسی عمیق و جدیده که با شکل های جور واجور دیگه دوست داشتن فرق داره.

به چه دلیل عاشق میشیم؟

عاشقی کردن و مورد عشق قرار گرفتن به زندگی ما غنا میبخشه. آدمها وقتی به بقیه احساس نزدیکی کنن، خوشحال تر و حتی سالمتر هستن. عشق کمک میکنه احساس کنیم مهم هستیم، درکمون میکنن و احساس امنیت کینم.

اما هر نوع عشق حس خاص خود رو داره. حس عشقی که واسه والدینمون احساس میکنیم با چیزی که واسه داداش کوچکمون یا دوست صمیمیمان داریم فرق میکنه. و دوست داشتنی که در روابط عاشقانه تجربه میکنیم خود نوع بسیار خاصی از عشقه.

توانایی ما واسه حس کردن عشق از دوران نوجوونی شروع میشه. نوجوانان همه جهان حس عاشقانه مجذوبیت رو احساس میکنن. حتی در فرهنگهایی که به افراد اجازه بیان این جوری احساسات داده نمیشه، بازم این احساسات وجود دارن.

ایجاد احساسات عاشقانه و جذبه جنسی به بقیه بخشی طبیعی از بلوغه. این احساسات جدید میتونن بسیار هیجان انگیز یا حتی در اول گیج کننده باشن.

ترکیبات جادویی روابط عاشقانه

عشق اونقدر احساس انسانی قدرتمندیه که محققان مداوماً درحال تحقیق و بررسی روی اون هستن. اونا فهمیدن که عشق سه ویژگی اصلی داره:

  1. مجذوبیت بخش شیمی عشقه. درواقع همون علاقه فیزیکی–حتی جنسی–است که دو طرف رو به سمت هم میکشونه. مجذوبیت مسئول میل ما به بوسیدن و در آغوش گرفتن فردیه که به اون عشق میورزیم. دقیقاً به همون دلیله که وقتی اون فرد به ما نزدیکه مضطرب میشیم و دست و پامون رو گم میکنیم.
  2. نزدیکی پیوندیه که وقتی بوجو میاد که افکار و احساساتی که با هیچکی در میان نمیذاریم رو به اون فرد بروز می دیم. وقتی این حس نزدیکی رو داشته باشین، احساس پشتیبانی، امنیت و درک شدن میکنین. اعتماد بخش مهمی از اون هستش.
  3. تعهد قول و وعدهایه که طبق اون باید در پستی و بلندیهای رابطه به طرف مقابل خود وفادار بمونیم.

این سه ویژگی عشق میتونن واسه تشکیل نوعای جورواجور رابطه با هم ترکیب شن. مثلاً نزدیکی بدون مجذوبیت نوع دوست داشتنیه که با دوست صمیمیمان داریم. مسائل مهم زندگی و رازهامون رو با اونا درمیون میذاریم، از اونا پشتیبانی میکنیم و اونا هم پشتمون هستن. اما عاشقانه دلباخته اونا نیستیم.

مجذوبیت بدون نزدیکی مثل یه هوس زودگذره. شما نسبت به یه نفر احساس جذبه جسمی میکنین اما به اندازه کافی اون رو خوب نمیشناسید تا با اون احساس نزدیکی کرده و بتونین تجربیات شخصی زندگیتون رو با اون درمیون بذارین.

دوست داشتن عاشقانه وقتیه که مجذوبیت و نزدیکی با هم باشن. خیلی از روابط اول با مجذوبیت شروع می شن (عشق در نگاه اول) و بعد منتهی به نزدیکی میشه. در خیلی از موارد هم نزدیکی تو یه رابطه دوستی به مجذوبیت کشیده میشه و دو طرف میفهمن که چیزی که بینشون از بیشتر از یه دوست داشتن ساده س!.

واسه کسائیکه واسه بار اول عاشق می شن، تفاوت قائل شدن بین این حس قوی جدید از مجذوبیت ظاهری و نزدیکی عمیقتری که در عشق اتفاق میفته، بسیار سخته.

عشقی موندگار یا هوسی سرگرم کننده؟

سومین عامل یه رابطه عاشقانه، یعنی تعهد، اینه که تصمیم بگیرین — باوجود هر تغییر و مشکل که زندگی بوجود می آورد– در آینده به عنوان یه زوج کنار هم بمونین.

این مطلب را هم بخوانید :   چرا موسسه حقوقی رادیار

بعضی وقتا زوجهایی که در دوران دبیرستان عاشق هم می شن، روابطی متهد ایجاد میکنن که موندگار میشه. اما خیلی از روابط هم دووم نمیارن. اما به خاطر این نیس که نوجوانان قادر به دوست داشتن عمیق نیستن.

در دوران نوجوونی روابط کوتاهتر هستن و دلیل اون اینه که نوجوانان به دنبال تجربیات بیشتر و جور واجور هستن. همه اینا بخشی از کشف خودمون، ارزشمان و اینکه از زندگی چه میخواهیمه.

دلیل دیگری که در نوجوونی روابط کوتاهتره اینه که هرچه بزرگتر میشیم، چیزی که از روابط میخوایم تغییر میکنه. در نوجوونی–مخصوصاً واسه پسرها–روابط فقط مجذوبیت ظاهری هستن. اما وقتی به ۲۰ سالگی میرسن، خصوصیات داخلی فرد هم اهمیت پیدا میکنن. واسه دختران نوجوون نزدیکی اهمیت بیشتری داره–هرچند از جذابیت ظاهری هم بدشون نمیاید!

در نوجوونی، روابط بیشتر واسه سرگرمی هستن. دوستیهای دختر و پسر در این سن بیشتر واسه بیرون رفتن با همدیگه و تفریح کردنه. یکی دیگه از دلایل اونم اینه که چون بقیه دوستانتون کسی رو دارن، شمام باید دوستی داشته باشین تا بتونین در جمعهای اونا شرکت کنین.

در اواخر نوجوونی جنبه سرگرمی این روابط کمتر شده و نزدیک شدن با هم و تکیه کردن به هم اهمیت بیشتری پیدا میکنه. دخترها و پسرها وقتی به ۲۰ سالگی میرسن، پشتیبانی، نزدیکی و رابطه و هم اینکه عشق براشون مهم می شن. این وقتیه که افراد شروع به پیدا کردن کسی میکنن که بتونن همیشه در کنارش بمونن.

یه رابطه خوب چیجوری ساخته میشه؟

وقتی افراد واسه اولین بار عاشق شدن رو تجربه میکنن، معمولاً با مجذوبیت شروع میشه. احساسات جنسی هم میتونن بخشی از این مجذوبیت باشن. افراد در این مرحله درمورد یه عشق جدید رویاپردازی میکنن و موقع گوش دادن به آهنگهای جور واجور یاد فرد دلخواه خود میافتن.

مطمئناً حس عشق رو داره اما این عشق نیس. هنوز وقت واسه تبدیل شدن به نزدیکی که واسه عشق لازمه رو نداشته. چون حس مجذوبیت و علاقه جنسی احساساتی جدیده، جای تعحب نیس که اون رو با عشق اشتباه بگیریم. همه اونا بسیار شدید و هیجان انگیز هستن و درک اونا سخته.

شدت احمقانه دوران شور و مجذوبیت بعد از یه مدت کمرنگتر میشه. مثل این میمونه که همه انرژیتان رو واسه بردن یه مسابقه به کار گیرید، این نوع شور و احساسات تند بسیار هیجان انگیزه اما زیادتر از اون هستش که بشه واسه همیشه اون رو نگه داشت.

اگه دوست دارین رابطه های دووم بیاره، اینجاس که نزدیکی وارد جریان میشه. شدت پرانرژی زودتر از موعد متعارف کمرنگ شده و پیوندی محبت آمیز جای اون رو میگیره.

چند راه تزدیک شدن آدمها به همدیگه:

  • یاد بگیرین بدین و بگیرین. یه رابطه سالم درمورد هر دو نفره، نه اینکه یه طرف چقدر میتونه از اون دیگری بگیره (یا به اون بده).
  • احساسات رو. یه رابطه خوب و پشتیبانی کننده به افراد امکان می ده جزئیات خودشون رو با هم در میان بذارن–چیزایی که دوست دارن و چیزایی که دوست ندارن، نگرانیها، آرزوها، لحظاتی که به اون افتخار میکنن، ناامنیا، ترسها و ضعفهایشان.
  • گوش دادن و پشتیبانی کردن. وقتی دو نفر همدیگه رو دوست دارن، وقتی طرفمقابل احساس ترس یا نبود امنیت میکنه، از اون پشتیبانی و پشتیبانی میکنن. اونا هیچوقت، حتی وقتی با اونا مخالفت میکنه، طرفمقابلشان رو تحقیر نکرده و اذیت نمی کنن.

دادن، گرفتن، رو کردن و پشتیبانی کردن یه روند دوطرفه س: یه نفر جزئیاتی از خود رو مطرح میکنه، دیگری چیز دیگری رو درمیون میگذاره و بعد فرد اول واسه بیشتر درمیون گذاشتن جزئیات مربوط به خود احساس امنیت بیشتری میکنه. اینطوری، اعتماد و پشتیبانی دوطرفه کمکم در رابطه بوجو میاد و هر طرف میدونه که وقتی شرایط زندگی سخت شه، طرف مقابلش کنارش هستش. هر دو طرف واسه اون چیزی که هستن احساس پذیرفته شدن کرده و حس میکنن کسی دوستشون داره.

این مطلب را هم بخوانید :   چرا همیشه احساس خستگی میکنم؟

شور و مجذوبیتی که زوج در اول رابطه حس میکنن گم نشده. فقط کمی فرق کرده. در روابط بادوام و سالم، زوجها احساس میکنن که اون شور و هیجان هر چند وقت یه بار میاد و میره اما نزدیکی بینشون همیشه برقراره.

اما بعضی وقتا یه زوج نزدیکی خود رو از دست می ده. واسه بزرگسالها رابطه بعضی وقتا تبدیل به چیزی میشه که متخصصین اون رو «عشق توخالی» میگن. این یعنی نزدیکی و مجذوبیتی که یه روز احساس می کردن از بین رفته و دو طرف فقط به خاطر حس تعهد کنار هم مونده ان. اما این مشکل معمولاً واسه نوجوانان پیش نمیاد و روابط اونا معمولاً به دلایل دیگه بر هم میخوره.

به چه دلیل روابط برهم می خورن؟

عشق چیزی بسیار حساس و ظریفه. واسه دووم نیاز به مراقبت و توجه داره. روابط هم درست مثل دوستیها، اگه وقت و توجه کافی در اختیار اون قرار داده نشه، ممکنه با شکست روبه رو شن. این یکی از دلایلیه که باعث به هم خوردن رابطه بعضی زوجها میشه–ممکنه یه طرف شدیداً سرگرم مدرسه، کارای فوق برنامه یا کار باشه و وقت کمتری واسه رابطه بزاره. یا وقتی دبیرستان تموم میشه و هر کدوم از دو طرف به یه دانشگاه میرن که از هم فاصله داره، رابطه اونا بر هم میخوره.

واسه بعضی از زوجهای نوجوون هم با تغییر مسائلی که واسه هر طرف مهمه، رابطه دچار نابودی میشه. یا وقتی هر طرف یه چیز متفاوتی از رابطه توقع داره. بعضی وقتا وقتها هر دو طرف میفهمن که رابطه شون به آخر رسیده و بعضی وقتا فقط یکی از دو طرف به این نتیجه میرسه و دیگری هنوز به ادامه رابطه تمایل داره.

بگذرید

از دست رفتن عشق واسه هر کسی میتونه دردناک باشه. اما اگه اولین عشق واقعیتانه و رابطه قبل اینکه خودتون بخواین برهم خورده، احساس از دست دادن غیرقابل تحمل می شه. درست مثل حس شور و هیجان اولیه رابطه، تازگی و خامی از دست دادن و حسرت هم بسیار شدید هستش. واسه همینه که میگن فلانی دلش شکسته س.

وقتی رابطه ای تموم میشه، آدما به پشتیبانی واقعی نیاز دارن. از دست دادن اولین عشق معمولاً چیزی نیس که آمادگی احساسی روبه رو شدن با اون رو داشته باشیم. داشتن دوستان نزدیک و اعضای خونواده واسه تکیه کردن خیلی خوبه. بدیش اینه خیلیا–معمولاً بزرگسالها–از جوانان توقع دارن که خیلی زود فراموش کرده و به روال عادی زندگی خود برگردن.

اگه قلبتون شکسته س، کسی رو پیدا کنین که بتونین با اون حرف بزنین، کسی که دردی که میکشین رو بتونه خوب درک کنه.

به نظر غیرقابل باوره که وقتی قلبتون شکسته س بتونین روزی بهتر شید. اما کم کم از شدت این احساسات کم میشه. و در آخر آدما به سراغ روابط و تجربیات دیگه میرن.

روابط–چه دو هفته طول بکشن، چه دو ماه، چه دو سال و چه تا آخر عمر–همه فرصتهایی واسه تجربه عشق در سطحهای متفاوت هستن. ما یاد میگیریم چیجوری عشق بورزیم و چیجوری درمقابل اون عشق بگیریم.

عشق فرصتی واسه کشف خودمون در اختیارمون قرار می ده. چیزایی درمورد خودمون که دوست داریم رو یاد میگیریم، چیزایی که دوست داریم تغییر بدیم و خصوصیات و ارزشهایی که در فرد مقابل به دنبال اون هستیم.

روابط عاشقانه به ما احترام گذاشتن به خود و هم اینکه به بقیه رو یاد می ده. عشق یکی از کامل کننده ترین چیزهاییه که در زندگی داریم.اگه هنوز براتون اتفاق نیفتاده، نگران نباشین، وقت زیاد دارین. مطمئن باشین که فرد مناسب شما ارزش صبر کردن رو داره.

خواص عشق واسه بدن

۱۰حقیقت علمی در مورد عشق

دانستنی عشق مردمون